به گزارش تابناک، روزنامهی Gazette پس از پیروزی خاتمی، نظرسنجی یک ماه پیش روزنامهی تهران تایمز را بازتاب داده بود که در آن هزار نفر شرکت کرده بودند. نتیجهی نظرسنجی این بود: بیش از ۴۰ درصد آراء به نفع ناطق، ۳۳ درصد به نفع خاتمی و باقی به نفع دو نامزد دیگر یا رایهای باطله.
نظرسنجی در میان مردم تهران انجام شده بود؛ جایی که از پیش انتظار میرفت خاتمی رای بالاتری داشته باشد. نویسنده پرسیده بود چه اتفاقی این اختلاف میان نظرسنجیها و نتایج واقعی را رقم زد؟ «همه نظرشان در طول یک ماه عوض شد؟»
و پاسخ داده بود که اینطور نیست و دلیل تفاوت این است که نظرسنجی به شکل پرسش عمومی انجام شده و زنان در آن نقش پررنگی نداشتهاند، چرا که در جامعهی ایران زنان بابت حرف زدن با غریبهها میتوانند دچار دردسر زیادی شوند و این در حالی است که بسیاری از آرای خاتمی را زنان به صندوقهای رای انداختهاند.
این اختلاف در نظرسنجیهای اعلامشده و نتایج نهایی، ریشههای سیاسی هم داشت. عباس آخوندی که آن زمان در جناح راست و سمت رقیب خاتمی ایستاده بود، میگوید: «از اواخر اردیبهشت در نظرسنجیها روند آرای آقای ناطق نزولی بود. برگرداندن روند نزولی در انتخابات سخت است.»
اما آن روزها برخی همچون محمدرضا باهنر، از فعالان اصلی جناح راست، موج ایجادشده برای خاتمی را چندان واقعی نمیدانستند. باهنر برای اثبات نظرش چندبار تا آستانهی انتخابات از نتایج نظرسنجیها گفت که تماما به نفع نامزد آنها بود. ۲۰ فروردین، روزنامهی ایران به نقل از سخنرانی باهنر نوشت: «نظرسنجیهایی که تشکلهای همسو و نیز جناح مقابل (طرفداران دکتر خاتمی) انجام دادهاند نشان میدهد که آقای ناطقنوری در انتخابات آیندهی ریاستجمهوری پیروز میشود.»
نحوهی اطلاعرسانی او از نظرسنجیها نیز بسیار جالب بود و ۱ اردیبهشت روزنامهی رسالت از قول او نوشت: «طبق نتایج نظرسنجیهای روزانه، آقای ناطقنوری از سایر نامزدها خیلی جلوتر است.»
جناح راست موج نظرسنجیها را در دست گرفت تا نشان دهد خاتمی علیرغم آنچه هوادارانش گمان میکنند، رشد قابل توجهی در نظرسنجیها ندارد و همین آنها را عصبانی کرده است. روزنامهی ابرار در یادداشت، «تا انتخابات» نوشت: «مردم انتظار ندارند کسی خود را غیر از آنچه هست معرفی کند… از مردمگرایی سخن بگوید اما عملکرد او چیز دیگری را نشان بدهد. از اعتبار به جوانان و زنان سخن براند اما اعتقادی به آن نداشته باشد، از قانون اساسی بگوید اما گرایش مخاطب را در نظر داشته باشد. ولایت فقیه را تبیین کند اما عملکرد او خلاف تبعیت از ولی باشد و رایزنان او چنین گفته باشند که بخاطر نظرسنجیهای اخیر و جملههای حریف لازم است پاتک کنید.»
در ادامهی یادداشت آمده بود: «سخنرانی در اقوام مختلف و در هر قوم بر اساس سلایق همان قوم حرف زدن شیوهی پسندیدهای نیست. غش در معامله حرام است. برنامهریزان به اشتباه فکر میکنند اگر در میان به قول خودشان عوام و روستاییها و عشایر به مشخصهی خاصی از شخصیت مورد نظر خود تأکید کنند و در میان روشنفکران روی مشخصهی دیگری زوم کنند، که چه بسا مسخرهکنندهی مشخصه اول باشد، به نتیجه میرسند… مردم به شخصیت فرد، به سوابق او، به عملکردش و به اطرافیانش رای میدهند.»
باهنر پس از دو دهه از آن انتخابات به من میگوید که تقریبا از یک ماه پیش از روز انتخابات، او و ناطق دریافته بودند که «سرازیری شروع شده است.» اما گمان میکردند در نهایت انتخابات به دور دوم برود و میگوید اختلاف آرایی که در انتخابات ایجاد شد، «اصلا در مخیلهمان نمیگنجید.»