به گزارش همشهری آنلاین، تحریک عمقی مغز (DBS) یک روش درمانی است که شامل کاشت الکترودها در نقاط خاص در مغز برای وارد آوردن تحریک الکتریکی به آنها است. این روش در درجه اول برای درمان اختلالات عصبی مختلف از جمله بیماری پارکینسون، لرزش اساسی، دیستونی (انقباض غیرارادی عضلات) و اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) استفاده میشود.
سازوکارهای تاثیربخشی تحریک عمقی مغز
سازوکارهای عصبی -فیزیولوژیکی که از طریق آنها این شیوه باعث درمان بیماریها میشود، به طور کامل شناخته نشده است، اما چندین نظریه در این باره ارائه شده است.
یک- اثر ضایعه عملکردی: تصور میشود که DBS یک ضایعه یا اختلال عملکردی برگشتپذیر در ناحیه هدف مغز ایجاد میکند، شبیه به اثرات جراحی فرسایشی (ablative) اما بدون آسیب دائمی به بافت.
دو- تحریک یا مهار فعالیت عصبی: اعتقاد بر این است که تحریک عمقی مغز الگوهای فعالیت عصبی غیر طبیعی مرتبط با یک اختلال معین را تعدیل میکند. بسته به پارامترهای تحریک و مدار عصبی اطراف، تحریک الکتریکی میتواند باعث تحریک یا مهار فعالیت نورونها یا سلولهای عصبی در ناحیه هدف شود.
سه – آزادسازی ناقلهای عصبی: تحریک عمقی مغز ممکن است بر آزادسازی ناقلهای عصبی گوناگون مانند دوپامین، گلوتامات و گابا در ناحیه هدف و شبکههای عصبی متصل به آن تأثیر بگذارد و منجر به تغییرات عملکردی در فعالیت مغز شود.
چهار- پلاستیسیته یا انعطافپذیری عصبی: تحریک عمقی مغز به طور طولانی مدت برای القای انعطافپذیری عصبی – که شامل تغییرات ساختاری و عملکردی در مدارهای عصبی مغز است- پیشنهاد شده است و این انعطافپذیری به طور بالقوه در طول زمان اثرات درمان ایجاد میکند.
پنج- تعدیل یا مدولاسیون شبکه: تصور میشود که تحریک عصبی مغز نه فقط فعالیت منطقه هدف محلی بلکه فعالیت شبکههای عصبی متصل به آن را هم تعدیل میکند. تحریک الکتریکی میتواند بر الگوهای هماهنگسازی و نوسانی در درون مناطق گوناگون مغز و در بین آنها که در یک اختلال خاص دخیل هستند، تأثیر بگذارد.
اثرات بسته به محل تحریک متفاوت است
اثرات عصبی فیزیولوژیکی تحریک عمقی مغز بسته به ناحیه هدف گرفته شده مغز، پارامترهای تحریک (به عنوان مثال، فرکانس، دامنه، عرض پالس) و اختلال خاصی که تحت درمان است، میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، در بیماری پارکینسون، تحریک عمقی الکتریکی «هسته زیرتالاموسی» یا« پالیدوس اینترنا» به تعدیل فعالیت مدارهای عقده قاعدهای-تالاموسیقشری میانجامد و الگوهای فعالیت غیرطبیعی عصبی مرتبط با علائم حرکتی را کاهش میدهد.
تحقیقات در حال انجام با استفاده از تکنیکهای مختلف تصویربرداری عصبی، ثبت فعالیت الکتروفیزیولوژیکی و مدلهای محاسباتی با هدف توضیح بیشتر سازوکاری عصبی فیزیولوژیکی پیچیده زیربنای اثرات درمانی تحریک عمقی مغز در دست انجام است.
درک این سازوکارها میتواند به بهینهسازی پروتکلهای تحریک عمقی مغز و شناسایی اهداف جدید برای درمان اختلالات عصبی و روانی گوناگون کمک کند.