
سری محبوب بتلفیلد (Battlefield) پس از وقفهای چندساله، با نسخه جدید خود یعنی بتلفیلد ۶ (Battlefield 6) بازگشته و این بار با شور و هیجان، رقابتی جدی را با کال آو دیوتی (Call of Duty) آغاز کرده است. این نسخه ضمن وفاداری به ریشههای خود، یکی از بهترین تجربههای چند سال اخیر این فرنچایز محسوب میشود؛ هرچند هنوز در برخی زمینهها از رقیب دیرینهاش عقبتر است.

در دوران طلایی اینفینیتی وارد (Infinity Ward)، بازیهایی چون Call of Duty 4: Modern Warfare و نسخههای پس از آن، استاندارد تازهای در میان شوترهای اولشخص ایجاد کردند. همزمان، دایس (DICE) و الکترونیک آرتز (EA) با سری افسانهای Bad Company جایگاه خود را در دنیای شوترها تثبیت کردند. در آن دوران، مرز میان دو جامعه بازیکنان کاملاً مشخص بود: کال آو دیوتی با سرعت بالا و نقشههای کوچک، و بتلفیلد با نبردهای وسیع، وسایل نقلیه و تخریب محیط شناخته میشد. اما اکنون، بتلفیلد ۶ تلاش میکند میان این دو سبک تعادلی تازه برقرار کند و تجربهای در دسترستر ارائه دهد؛ تلاشی که حتی در نحوه بازاریابی بازی نیز مشهود است.
داستانی کوتاه، سینمایی و پرهیجان

بخش تکنفره بتلفیلد ۶ روایتگر فروپاشی ناتو (NATO) و ظهور سازمان نظامی خصوصی پکس آرْماتا (Pax Armata) است که با حمایت برخی کشورهای سابق عضو ناتو، علیه ایالات متحده وارد جنگ میشود. بازیکن در نقش جوخهای از تفنگداران دریایی آمریکا به نام دَگر ۱۳ (Dagger 13) ایفای نقش میکند. کمپین بازی تنها شامل ۹ مأموریت است، اما هر مرحله تجربهای متفاوت و پرهیجان ارائه میدهد. یکی از بهیادماندنیترین آنها، «عملیات گلادیوس (Operation Gladius)» است؛ جایی که بازیکن باید با خودروهای آبی–خاکی به ساحل یورش ببرد، یادآور صحنههای نمادین نبرد اوماها و حس نوستالژیک شوترهای دهه ۲۰۰۰ میلادی.
اگرچه کمپین بازی کوتاه است، اما از نظر روایت و طراحی مأموریتها غافلگیرکننده عمل میکند. دایس موفق شده با خلق موقعیتهای سینمایی و تنوع در مأموریتها، حالوهوای بازیهای کلاسیک را زنده کند و بخش تکنفره را به بخشی ارزشمند از تجربه کلی تبدیل سازد.
چندنفره؛ بازگشت به اصالت

پس از شکست بتلفیلد ۲۰۴۲ (Battlefield 2042)، همه نگاهها به دایس دوخته شده بود تا سری را دوباره به مسیر درست بازگرداند. این استودیو با احیای سیستم کلاسیک نقشها (Classes) و حذف ویژگیهای غیرضروری نسخه قبل، توانسته روح نسخههای محبوب Battlefield 3 و Battlefield 4 را احیا کند. هر کلاس ابزارها و تواناییهای خاص خود را دارد و انتخاب ترکیب مناسب در جوخهها، اهمیت ویژهای یافته است.

در زمان عرضه، بازی شامل ۳۹ سلاح اصلی است که در مقایسه با نسخههای پیشین پیشرفت چشمگیری به شمار میآید. گیمپلی سریع و پویا طراحی شده و نقشهها با وجود وسعت زیاد، به گونهای تنظیم شدهاند که بازیکنان درگیر نبردی مداوم باشند. بازگشت نقشههایی مانند آپریشن فایراستورم (Operation Firestorm) و حضور نبردهای نزدیک (CQB) هیجان بیشتری به بازی بخشیده است.

توازن میان وسایل نقلیه و پیادهنظام بهبود چشمگیری یافته است؛ بازیکنان اکنون ابزارهای مؤثری برای مقابله با تانکها و وسایل زرهی در اختیار دارند. از سوی دیگر، سیستم ثبت اصابت گلوله (Hit Registration) بسیار دقیقتر شده و بهویژه در استفاده از اسنایپرها، حس اصالت و رضایتبخشی را منتقل میکند.

گرافیک خیرهکننده و صداگذاری بینقص
از نظر فنی، بتلفیلد ۶ در بالاترین سطح ممکن قرار دارد. جلوههای بصری خیرهکننده و صداگذاری بینقص، بار دیگر نشان میدهد چرا دایس همواره مترادف با کیفیت در طراحی صدا و تجربه سینمایی بوده است. صدای انفجارها، فریاد سربازان و تغییرات محیطی، همگی حس حضور در میدان نبرد واقعی را به بازیکن منتقل میکنند.

با این حال، در زمان عرضه محتوا اندک است. نبود حالت بتل رویال (Battle Royale) و کمبود آیتمهای قابل آزادسازی از ضعفهای کنونی بازی محسوب میشوند. با توجه به سابقه درخشان دایس در پشتیبانی پس از انتشار، انتظار میرود در ماههای آینده محتوای بیشتری به بازی افزوده شود.

جمعبندی
بتلفیلد ۶ بازگشتی شکوهمند برای این فرنچایز محبوب است؛ اثری که با گرافیکی چشمنواز، صداگذاری خارقالعاده، گیمپلی متعادل و بازگشت سیستم کلاسیک، دوباره روح میدان نبرد را زنده کرده است. کمپین تکنفره کوتاه اما پرقدرت است و بخش چندنفره پایهای محکم برای رشد آینده دارد. هرچند هنوز در برخی جنبهها از کال آو دیوتی عقبتر است، اما بتلفیلد ۶ بدون شک یکی از قدرتمندترین رقبا در دنیای شوترهای مدرن به شمار میآید و میتواند در ماهها و سالهای پیشرو، دوباره نبردی واقعی میان دو غول صنعت بازی رقم بزند.
