
آمارهای تازه مرکز آمار ایران از زمستان ۱۴۰۳ نشان میدهد بازار ساختوساز در تهران و سراسر کشور رونقی چشمگیر داشته است. تنها در تهران بیش از دو هزار پروانه ساختمانی صادر شده که ساخت حدود ۱۶ هزار و ۷۰۰ واحد مسکونی را پوشش میدهد؛ رقمی که نسبت به پاییز ۲۵ درصد و نسبت به زمستان سال قبل ۸ درصد رشد داشته است. در سطح ملی نیز شهرداریها بیش از ۴۰ هزار پروانه برای ساخت ۱۶۵ هزار واحد صادر کردهاند که نشان از افزایش بیش از ۵۰ درصدی نسبت به فصل پاییز دارد.
با وجود این جهش، شاخصهای دسترسی به مسکن همچنان بحرانی است. در حالی که شاخص جهانی خانهدار شدن کمتر از ۱۵ سال تعریف میشود، این شاخص در ایران حدود ۱۰ سال و در تهران نزدیک به ۱۸ سال است. از سوی دیگر، مدت زمان انتظار برای خانهدار شدن بر اساس پسانداز خانوارها در تهران به حدود ۸۹ سال میرسد؛ هرچند این رقم نسبت به سال قبل که بیش از ۱۵۰ سال بود کاهش یافته، اما همچنان بسیار بالاتر از استاندارد جهانی است.
کارشناسان تأکید میکنند که رونق ساختوساز لزوماً به معنای بهبود وضعیت مسکن برای مردم نیست، زیرا بسیاری از پروژهها در مناطقی با زمینهای گران یا در قالب واحدهایی لوکس ساخته میشوند که از دسترس طبقات متوسط و ضعیف خارج است. در مقابل، شکاف طبقاتی در مالکیت مسکن رو به افزایش است؛ بهطوری که دهکهای بالای درآمدی صاحبخانههای بیشتری شدهاند و دهکهای پایین عملاً از بازار خرید مسکن حذف شدهاند.
افزایش مداوم اجارهبها نیز فشار مضاعفی بر خانوارها وارد کرده و امکان پسانداز را از آنها گرفته است. به این ترتیب، در حالی که آمارها از رشد سرمایهگذاری در بخش مسکن خبر میدهند، واقعیت زندگی بسیاری از مستأجران با این تصویر سازگاری ندارد.
کارشناسان راهحل را در سیاستگذاریهای جدید میدانند؛ از جمله ساخت واحدهای متناسب با توان خرید دهکهای متوسط و پایین، بازآفرینی بافتهای فرسوده، ارائه تسهیلات واقعی و بلندمدت برای خریداران نخستین خانه و کنترل جدی بازار اجاره. در غیر این صورت، بحران «فقر مسکن» همچنان ادامه خواهد داشت و فاصله میان آمارهای امیدوارکننده و واقعیت تلخ زندگی مردم بیشتر خواهد شد.