
شان بیکر، کارگردان فیلمهایی چون «پروژه فلوریدا» و «آنورا»، در همکاری با سرویس Pluto TV فهرستی از ۱۰ فیلم محبوب خود را منتشر کرد؛ فیلمهایی که از نگاه او نقش مهمی در شکلگیری دیدگاه سینماییاش داشتهاند.
به گزارش سلام سینما به نقل از IndieWire، این فهرست شامل آثاری متنوع از ژانرها و دهههای مختلف است که بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۸ ساخته شدهاند؛ از شاهکارهای کلاسیکی چون «آپارتمان» (بیلی وایلدر) گرفته تا آثار کمتر شناختهشدهای همچون تریلر اکشن «قطار افسارگسیخته» یا درام مستقل «بافلو ۶۶».
بیکر که بهخاطر نگاه انسانی و واقعگرایانهاش به طبقات حاشیهنشین شناخته میشود، فیلمهایی را انتخاب کرده که بهوضوح با روح آثار خودش همراستا هستند. او درباره فیلم «آپارتمان» گفته: «این فیلم ترکیبی درخشان از طنز و اندوه است که جهانی بیزمان و عمیقاً انسانی خلق میکند.»
از دیگر فیلمهای حاضر در این فهرست میتوان به «قوش» (Ken Loach)، «پسرهای بد» (Rick Rosenthal)، و «جمعه سیزدهم: قسمت چهارم» اشاره کرد؛ انتخابهایی که نشاندهندهی سلیقه متنوع و جسورانهی بیکر در سینما هستند.
ماراتن پخش این ۱۰ فیلم روز سهشنبه، ۲۴ ژوئن، در کانال Spotlight شبکه Pluto TV برگزار خواهد شد. این برنامه بخشی از کمپین تابستانی «تابستان سینما» است که با هدف معرفی سینمای مستقل به مخاطبان جدید طراحی شده است.
آپارتمان/ The Apartment (کارگردان: بیلی وایلدر، ۱۹۶۰)
بیکر میگوید: «آپارتمان» اثری است با لایههای درخشان دربارهی تنهایی و جاهطلبی، که در آن تعادل کامل طنز و اندوه توسط بیلی وایلدر جهانی خلق میکند که هم بیزمان است و هم بهشدت قابل همذاتپنداری.

قوش/ Kes (کارگردان: کن لوچ، ۱۹۶۹)
بیکر: «قوش» پرترهای بیپرده از جوانی، طبقه اجتماعی و فرار است؛ جایی که واقعگرایی خشن کن لوچ به فیلم اصالتی غمانگیز میبخشد و طغیان خاموش پسری را ثبت میکند که در تلاش برای یافتن آزادی در دنیایی است که هرگز رهایش نمیکند.

هرچه سختتر بیایند/ The Harder They Come (کارگردان: پری هنزل، ۱۹۷۲)
«هرچه سختتر بیایند» سرودی خام و پرانرژی از طغیان است، جایی که نیروی زمخت موسیقی رِگی و روح تسلیمناپذیر شخصیتها آتشی سینمایی را شعلهور میکند که هنوز انقلابی و بهشکلی انکارناپذیر زنده است.

تصرف پلهام یک دو سه/ The Taking of Pelham One Two Three (کارگردان: جوزف سرجنت، ۱۹۷۴)
«تصرف پلهام یک دو سه» تریلری خشن و نفسگیر است که ضربآهنگ نیویورک دههی ۷۰ را بهزیبایی ثبت میکند؛ با دیالوگهای تند و تنشی بیوقفه که هر لحظهاش همچون مسابقهای بینفس با زمان است. بهعقیدهی من، این یکی از زیباترین فیلمهای تصویربرداریشدهی دههی ۷۰ است.»

پسرهای بد/ Bad Boys (کارگردان: ریک روزنتال، ۱۹۸۳)
بازی شان پن در «پسرهای بد» نمایشی بیپرده و قدرتمند است — او به شخصیتش عمقی میبخشد که همانقدر وحشتناک است که گیرا؛ و درد خام شورش نوجوانانه را بهخوبی نشان میدهد.

جمعه سیزدهم: قسمت آخر/ Friday the 13th: The Final Chapter (کارگردان: جوزف زیتو، ۱۹۸۴)
«جمعه سیزدهم: قسمت چهارم – آخرین فصل» تا جایی که در ژانر اسلشر پیش رفته، کاملاً دیوانهوار است. صحنههای رابطه جنسی و خشونت بیش از حد هستند — درست همانطور که باید باشند. من ۱۳ ساله بودم که این فیلم را در سینما دیدم و از هر لحظهاش لذت بردم.

قطار افسارگسیخته/ The Runaway Train (کارگردان: آندری کونچالوفسکی، ۱۹۸۵)
روایتی خشن و بیوقفه از فرار و بقا، که در آن چشمانداز سخت و بیرحم آلاسکا بازتابدهندهی تلاطم درونی شخصیتهاست — و انرژی تپندهای را با واقعگرایی زبر درهم میآمیزد که هر لحظهاش لب مرز آشوب است.

لبه رودخانه/ River’s Edge (کارگردان: تیم هانتر، ۱۹۸۶)
««لبه رودخانه» تصویری تکاندهنده از جوانی بیهویت است؛ جایی که واقعگرایی سرد و تقریباً نیهیلیستی فیلم بیرحمانه به شکاف یخزده میان نسل جوان و دنیای پیرامونشان میپردازد. و بهنظر من، این بهترین بازی کیانو ریوز است.»

پادشاه نیویورک/ King of New York (کارگردان: ایبل فرارا، ۱۹۹۰)
«پادشاه نیویورک» استادانه خشونت را با زیباییشناسی ترکیب میکند؛ تصویربرداریهای پرزرقوبرق را با فضایی بیوقفه و پرتنش میآمیزد و مخاطب را به تپش خطرناک شهر میبرد؛ جایی که در هر گوشهاش داستانی خام و مملو از ناامیدی پنهان است.»

بوفالو ۶۶/ Buffalo ’66 (کارگردان: وینسنت گالو، ۱۹۹۸)
«ظرافتی که در اجرای این فیلم وجود دارد — مخصوصاً در نحوهی استفادهی گالو از رنگ، قاببندی و طنز نامتعارف — جسورانه و بسیار حسابشده بهنظر میرسد. این فیلم مثل شرابی کهنه، بهمرور زمان بهتر شده است.»
