سریال «حشاشین»، سریال مصری پر حاشیه ی این روزها که در سایهی کارگردانی پیتر میمی و با نقشآفرینی کریم عبدالعزیز به تولید رسیده است،فارق از بحث های شکل گرفته پیرامون تطابق تاریخی آن، از لحاظ بصری بیتردید چشمنواز و مجلل است. اما وقتی پای داستان به میان میآید، به نظر میرسد که عمق و پیچیدگی لازم برای جلب توجه بینندهی آگاه و خوش سلیقه کمی فروکاسته شده است.
با اینکه طراحیهای صحنه و لباسها با دقتی ظریف انجام شده و از زیبایی خاصی برخوردارند، اما سریال در بیان داستانی که بیننده را درگیر کند و به عمق تاریخ ببرد، ناتوان مانده است. علاوه بر این، سریال در برخورد مسائل تاریخی مرتبط با ایران نیز از دقت کافی برخوردار نبوده و به نظر میرسد که بیشتر به دنبال جلب توجه سطحی است تا ارائهی تحلیلی عمیق.
سریال “حشاشین” که قصد داشت تصویری از تاریخ ایران و فرقه اسماعیلیه ارائه دهد، به دلیل تحریفهای تاریخی گسترده، با انتقادات شدیدی روبرو شد. این سریال شخصیتهای تاریخی مانند حسن صباح، عمر خیام، و خواجه نظامالملک طوسی را به گونهای نادرست و گمراهکننده به تصویر کشید. به عنوان مثال، حسن صباح، که در واقع رهبری فکری و معنوی برجسته بود، در سریال به صورت فردی بیرحم و خشن نمایش داده شده است که تنها به قدرت طلبی میاندیشد.
علاوه بر تحریف شخصیتها، سریال با ترویج کلیشههای منفی درباره اسماعیلیان، آنها را به عنوان قاتلان بیرحم و متعصب نشان داده است، در حالی که اسماعیلیان واقعاً دارای فلسفهای پیچیده و عمیق بودند و به عنوان حامیان علم و فرهنگ شناخته میشدند. نقش آنها در مبارزه با ظلم و ترویج عدالت اجتماعی نیز در سریال کاملاً نادیده گرفته شده است. در نهایت، سریال “حشاشین” نه تنها در ارائه تصویری دقیق از تاریخ ایران شکست خورد، بلکه به ترویج تصویری نادرست و کلیشهای از اسماعیلیان نیز پرداخت، که باعث نارضایتی عمومی و انتقادات فراوان شد.
فیلمنامهی سریال حشاشین، با ضعفهای بنیادینی دست و پنجه نرم میکند. داستانی که محوریت یک سریال تاریخی را تشکیل میدهد، در اینجا به دلیل سطحی نگری و نپرداختن به عمق لازم، به راستی قدرت جذب مخاطب خود را از دست داده است. شخصیتپردازیهای نیمهتمام و نگاهی اغلب نادرست به وقایع تاریخی، برای بینندهای که با تاریخ این دوران آشناست، به شدت برساخته و آزاردهنده به نظر میرسد.
همچنین، روند کُند و مقطعی داستان سریال، که گاه به خستگی و دلزدگی مخاطب منجر میشود، نشان از عدم تعادل در روایت دارد. در مواقعی که داستان باید به سمت اوج خود پیش برود، به جای آن در جا میزند و با تکرار مکررات، بیننده را از ادامهی مسیر همراهی با داستان باز میدارد. این موضوع نه تنها کاهندهی جذابیت سریال است، بلکه تأثیری نامطلوب بر تجربهی کلی مخاطب میگذارد.
با این همه، حشاشین برای کسانی که در جستجوی سرگرمی هستند و به جزئیات و دقایق تاریخی توجهی ندارند، میتواند ساعاتی خوشایند را فراهم آورد. اما برای دوستداران سینما که به دنبال ظرافتهای روایی و دقتهای تاریخی هستند، این سریال به احتمال زیاد ناامیدکننده خواهد بود. افزون بر این، نادیده گرفتن حاشیهها و موقعیتهای معاصر که به تاریخ این دوران گره خوردهاند، ممکن است نارضایتی بینندگان آگاه و منتقد را به همراه داشته باشد.