
رپ فارسی و سیاست فرهنگی بار دیگر با انتشار برنامه «گنگ» به اجرای علی ضیاء به کانون توجه بازگشته؛ برنامهای که واکنش پلتفرمهای نمایش خانگی را برانگیخت و تناقضهای قدیمی در مدیریت این ژانر پرمخاطب را عیانتر از گذشته نشان داد.
موسیقی رپ در ایران از ابتدای شکلگیری، بیش از هر سبک دیگری، نماد تضاد میان صدای نسل جوان و سازوکارهای رسمی فرهنگ بوده است. سبکی که با برچسب «زیرزمینی» متولد شد و سالها خارج از چرخه رسمی تولید و عرضه موسیقی نفس کشید، اما هرگز از زیست فرهنگی جامعه حذف نشد.
انتشار برنامه «گنگ» در یکی از پلتفرمهای نمایش خانگی و واکنش پلتفرم رقیب، بار دیگر این پرسش قدیمی اما بیپاسخ را مطرح کرده است: رپ فارسی را باید دید، شنید و مدیریت کرد یا همچنان نادیده گرفت؟
رپ فارسی از اوایل دهه ۸۰، با تأثیر از جریانهای جهانی هیپهاپ، در میان جوانان شهری ایران شکل گرفت. برخلاف موسیقی پاپ که بیشتر بر سرگرمی و احساسات رمانتیک متمرکز بود، رپ زبان صریحتری داشت و از شکاف طبقاتی، مسائل اجتماعی، محدودیتها و هویت نسل جدید سخن گفت. همین صراحت، نگاه رسمی به این سبک را اغلب به نگاهی مسئلهدار یا امنیتی تبدیل کرد.
در حالی که در بسیاری از کشورها رپ بهعنوان یک ژانر جدی هنری با کارکرد اجتماعی پذیرفته شده، در ایران سالها بهصورت یکدست «غیرمجاز» تلقی شد؛ بدون تفکیک میان رپ اجتماعی، اعتراضی، طنز یا حتی سرگرمکننده. نتیجه این رویکرد، شکلگیری بدنهای گسترده از هنرمندان و مخاطبان در فضای غیررسمی بوده است؛ فضایی که نه حمایت ساختاری دارد و نه نظارت مؤثر.
یکی از چالشهای اصلی رپ فارسی، نبود سیاست شفاف و مکتوب است. از یک سو، قانون مشخصی برای ممنوعیت این سبک وجود ندارد و از سوی دیگر، مسیر دریافت مجوز عملاً مسدود است. این تناقض زمانی پررنگتر میشود که در سالهای اخیر، نمونههایی از استفاده موسیقی رپ در فیلمها، سریالها و حتی برخی برنامههای تلویزیونی دیده شده است.
در همین راستا، واکنش پلتفرم نماوا و اشاره به دو سال تلاش بینتیجه برای دریافت مجوز برنامهای با محوریت یک رپر باسابقه، دوگانگی سیاستگذاری فرهنگی را آشکار میکند. اگر رپ غیرقانونی است، چرا در برخی آثار رسمی حضور دارد و اگر قابل استفاده است، چرا تولید مستقل درباره آن با مانع مواجه میشود؟
واقعیت این است که رپ امروز یکی از پرمخاطبترین ژانرهای موسیقی در میان نوجوانان و جوانان ایرانی است. شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای جهانی، مرزهای سانسور سنتی را کمرنگ کردهاند و نادیده گرفتن این جریان، نهتنها به حذف آن منجر نشده، بلکه آن را به فضایی غیرقابل مدیریت سوق داده است.
پلتفرمهای نمایش خانگی میتوانند در این میان نقش واسطهای مهم میان فرهنگ رسمی و سلیقه نسل جدید ایفا کنند. برنامههایی مانند «گنگ» این ظرفیت را دارند که رپ را نه در قالب حاشیه، بلکه در قالب گفتوگو، روایت و تحلیل معرفی کنند؛ مسیری که امکان شناخت بهتر این ژانر و کاهش تقابلهای فرهنگی را فراهم میکند.
چالش مجوز در حوزه رپ، در واقع بخشی از بحران بزرگتر سیاستگذاری فرهنگی در کشور است؛ بحرانی که در آن تصمیمها اغلب غیرشفاف و سلیقهای هستند. ادامه این وضعیت، هنرمندان را میان مهاجرت، بازگشت به زیرزمین یا خودسانسوری قرار میدهد؛ گزینههایی که هیچکدام به نفع فرهنگ عمومی نیست.
در نهایت، آینده رپ فارسی بیش از آنکه به خود هنرمندان وابسته باشد، به تصمیم نهادهای فرهنگی گره خورده است. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد تعلیق و بلاتکلیفی، این ژانر را حذف نمیکند.





