
همزمان با ادغام بانک آینده در بانک ملی، نام بابک زنجانی بار دیگر به تیتر رسانهها بازگشته و موجی از پرسشهای قدیمی را زنده کرده است؛ از برج لوکسی که دفتر شرکت او محسوب میشود تا بدهیهایی که هنوز توضیح شفافی درباره آنها ارائه نشده است.
زنجانی، که سالها پیش به عنوان «ابرمتهم نفتی» شناخته میشد، این روزها با ویدیوهای تبلیغاتی و اظهارنظرهای غیرمنتظره دوباره در کانون توجه قرار گرفته است. از ادعای برداشت میلیاردی از حسابش در پرونده کرسنت تا صحبت درباره ساخت «نتفلیکس ایرانی»، همه نشانههایی از تلاش او برای بازسازی چهرهای است که پیشتر تنها در قاب دادگاه و لباس زندان دیده میشد.
در روزهای اخیر، همزمان با پایان رسمی فعالیت بانک آینده، زنجانی با انتشار یک پست کنایهآمیز در شبکههای اجتماعی و سپس ویدیویی از دفتر کارش، بار دیگر خبرساز شد. او در این ویدیو از «مجسمه طلایی» سخن گفت که قرار بوده مقابل وزارت نفت نصب شود؛ سخنانی که بیش از توضیح، رنگ و بوی نمایش داشت.
با این حال، پشت این صحنهسازیها، ماجرایی جدیتر وجود دارد؛ ارتباط زنجانی با بانک آینده. بر اساس گزارشها، دفتر فعلی شرکت او در برجی لوکس در ابتدای اتوبان جهان کودک، از املاک همین بانک بوده و گفته میشود هنوز مبلغ خرید آن تسویه نشده است. حالا با انتقال داراییهای بانک آینده به بانک ملی، این پرسش جدی مطرح است که تکلیف برج زنجانی چیست؟ آیا جزو مطالبات تسویهنشده است یا در قالب بدهیهای باقیمانده این بانک ثبت میشود؟
افزوده شدن ادعاهای جنجالی زنجانی درباره «حمله رژیم صهیونیستی به برج محل کارش» در روزهای جنگ غزه نیز بر ابهامات افزوده است؛ ادعایی که نه مقامات امنیتی و نه رسانههای نزدیک به او تأیید نکردند.
بانک آینده طی سالهای اخیر یکی از نمادهای بحران در نظام بانکی کشور بود؛ شبکهای پیچیده از منافع، پروژههای نیمهتمام و داراییهای مشکوک که حالا در حال فروپاشی است. با فرو ریختن این ساختار، نامهایی مانند بابک زنجانی دوباره به سطح آمدهاند — نامهایی که افکار عمومی از آنها پاسخ میخواهد، نه شعار و نه سکوت.
جامعهای که از بحران اعتماد رنج میبرد، با ویدیوهای پر زرقوبرق قانع نمیشود. اگر زنجانی واقعاً به شفافیت باور دارد، باید درباره خرید برج از بانک آینده، نحوه پرداخت یا عدم پرداخت آن، و ادعای حمله اسرائیل توضیح دهد. زیرا سکوت او تنها ابر تردیدها را سنگینتر میکند.
اینبار، پرسش نه از سوی قاضی و دادگاه، بلکه از سوی افکار عمومی مطرح است:
آقای زنجانی، وقتی از «مجسمه طلایی» سخن میگویید، منظورتان نماد افتخار است یا یادبود بدهیهای ناتمام؟



