
ناصر تقوایی، فیلمساز برجسته و از چهرههای شاخص موج نوی سینمای ایران، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. او از معدود کارگردانانی بود که توانست میان ادبیات و سینما پلی شاعرانه بزند و آثاری خلق کند که هنوز هم در حافظه جمعی ایرانیان زندهاند؛ از «داییجان ناپلئون» تا «ناخدا خورشید» و «کاغذ بیخط».
آغاز زندگی و تحصیلات
ناصر تقوایی در ۲۲ تیر ۱۳۲۰ در منطقهای عربنشین از آبادان به نام سعدونی به دنیا آمد. پدرش کارمند گمرک بود و به همین دلیل خانوادهاش در شهرهای جنوبی چون بندر لنگه نیز اقامت داشتند. او تحصیلات دبیرستانی خود را در رشته ریاضی و فیزیک در دبیرستان رازی آبادان به پایان رساند و از همان دوران نوجوانی به ادبیات و داستاننویسی علاقهمند شد.
ورود به سینما
تقوایی پیش از آنکه به کارگردانی بلند برسد، از مسیر مستندسازی وارد سینما شد. او مدتی در گروه فنی ساخت فیلم «خشت و آینه» به کارگردانی ابراهیم گلستان حضور داشت و از نزدیک با فضای حرفهای سینما آشنا شد. نخستین تجربهاش در مقام کارگردان، مستند کوتاهی به نام «تاکسیمتر» بود که در سال ۱۳۴۶ از تلویزیون پخش شد.
از «آرامش در حضور دیگران» تا شهرت ملی
نخستین فیلم بلند او، «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹) با اقتباس از اثری از غلامحسین ساعدی، با وجود توقیف چندساله، آغازگر مسیری متفاوت در سینمای ایران شد. تقوایی با نگاه اجتماعی و زبان بصری خاص خود، بهزودی در میان روشنفکران و منتقدان جایگاهی ویژه یافت.
اما نقطه اوج محبوبیتش در سال ۱۳۵۵ رقم خورد، زمانی که مجموعه تلویزیونی «داییجان ناپلئون» را بر اساس رمان ایرج پزشکزاد ساخت؛ اثری که به یکی از خاطرهانگیزترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران بدل شد.
زندگی شخصی
طی زندگی، تقوایی سه بار ازدواج کرد. اولین ازدواجش در سال ۱۳۴۶ با شهرنوش پارسیپور، داستاننویس و مترجم برجسته بود که تا سال ۱۳۵۲ ادامه داشت و حاصل آن یک پسر به نام علی بود.

در دورههای بعد با شهیندخت بهزادی، نویسنده و در نهایت در سال ۱۳۷۴ با مرضیه وفامهر، کارگردان و بازیگر سینما و تئاتر ازدواج کرد. وفامهر در فیلم کاغذ بیخط دستیار تقوایی بود و در فیلم تهران من، حراج گراناز موسوی نقش اصلی را بازی کرد.
آثار برجسته ناصر تقوایی

آرامش در حضور دیگران (۱۳۴۷)
این فیلم نخستین تجربه جدی سینمایی تقوایی بود. برگرفته از داستانی از غلامحسین ساعدی، داستان درباره سرهنگی بازنشسته است که پس از ازدواج مجدد، زندگی پیچیدهای را تجربه میکند. این فیلم هنگام تولید توقیف و برای چند سال بایگانی شد و در سال ۱۳۵۲ به نمایش درآمد. این فیلم در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان ماهنامه سینمایی فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران انتخاب شده است و موفق به دریافت شیر نقره جشنواره ونیز ۱۹۷۲ شد.

صادق کُرده (۱۳۵۱)
یکی از آثار ابتدایی او در دهه ۵۰ است که در فضای اجتماعی آن دوره ساخته شد. اگرچه این فیلم کمتر در حافظه عمومی دیده شده است، اما در آن زمان برای تقوایی تجربهای مهم بود تا بتواند ساختار خود در سینما را شکل دهد. فیلمی نوشته خود تقوایی که سعید راد، محمدعلی کشاورز و عزتالله انتظامی در آن بازی کردند.

نفرین (۱۳۵۲)
در اواسط دهه ۵۰ تقوایی فیلم نفرین را ساخت؛ اثری در فضای اجتماعی با نگاه به نیروهای پنهان روانی افراد در جامعه. هرچند اقبال عمومی آنچنان گسترده نبود، اما ارزش آن به عنوان یک اثر تجربی و نمایانگر روش کارگردان در انتخاب موضوع برجسته است و از فیلمهای مورد علاقه خود تقوایی و منتقدان بوده است.

داییجان ناپلئون (۱۳۵۵)
سریال تلویزیونی داییجان ناپلئون که در سال ۱۳۵۵ ساخته شد، نقطه عطفی در کارنامه ناصر تقوایی و یکی از محبوبترین آثار تاریخ تلویزیون ایران است. اقتباس از رمان طنزآمیز ایرج پزشکزاد، در قالبی تلویزیونی به شکلی درخشان جان گرفت. بازیهای بهیادماندنی غلامحسین نقشینه، سعید کنگرانی و پرویز فنیزاده، همراه با دکوپاژ دقیق و طنز ظریف تقوایی، از این مجموعه اثری ساخت که تا دههها بعد همچنان در حافظه جمعی ایرانیان زنده مانده است.

ناخدا خورشید (۱۳۶۵)
این اثر پس از انقلاب یکی از برجستهترین کارهای تقوایی است که داریوش ارجمند، علی نصیریان
سعید پورصمیمی، پروانه معصومی و فتحعلی اویسی در آن نقشآفرینی کردهاند. او برای این فیلم، داستان داشتن و نداشتن از ارنست همینگوی را به فضای جنوب ایران منتقل کرد و جایزه یوزپلنگ برنز جشنواره لوکارنو را برد. به گمان بسیاری ناخدا خورشید برترین اقتباس سینمایی سینمای ایران محسوب میشود.

ای ایران (۱۳۶۸)
ساخت این فیلم در سال ۱۳۶۸ با بازی اکبر عبدی، حسین سرشار و غلامحسین نقشینه، در ماسوله در شمال کشور انجام شد. پس از دورهای طولانی از سختیها و محدودیتها، این فیلم نشان داد که تقوایی همچنان در زمینه ساخت آثار مرتبط با هویت ملی فعال است.

کاغذ بیخط (۱۳۸۰)
آخرین فیلم بلند اوست که در سال ۱۳۸۰ عرضه شد و خسرو شکیبایی و هدیه در آن بازی کردهاند. موضوع این اثر تا حدی درگیر حوادث سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب است و بیانگر دورانی است که بسیاری از هنرمندان امکان فعالیت آزاد را از دست داده بودند. پس از آن، تقوایی نتوانست فیلم بلندی دیگر بسازد و پروژه چای تلخ نیز نیمهکاره ماند.
سبک و تأثیر
ناصر تقوایی را میتوان بهخاطر توان در تلفیق ادبیات و تصویر در سینمای ایران شاخص دانست. او تمایل داشت داستانهای کوتاه یا متوسط ادبی را نه به صورت صرفاً اقتباس لفظی، بلکه با فهم عمیق عناصر زیستی و فضاییشان به قاب تبدیل کند.

در آثارش، سکوت، فضاهای باز و نیمه تاریک، حرکت آهسته دوربین و تأکید بر بیان درونی شخصیتها دیده میشود. بسیاری معتقدند که تأثیرپذیری او از ادبیات، بهویژه نویسندههایی مانند غلامحسین ساعدی و همینگوی، در انتخاب موضوع و نحوه پرداخت مشهود است.

دورههای سکوت
پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تغییر فضای سینمای ایران، ناصر تقوایی با محدودیتهای جدی روبهرو شد. او در سالهای پس از انقلاب تنها توانست سه فیلم بلند بسازد؛ ناخدا خورشید، ای ایران و کاغذ بیخط. پروژه چای تلخ که در سال ۱۳۸۲ آغاز شد، نیمهکاره باقی ماند.
پس از انقلاب، ناصر تقوایی حدود یک سال را صرف نگارش فیلمنامهای ۱۵ قسمتی با عنوان کوچک جنگلی کرد و نزدیک به دو سال نیز درگیر مراحل پیشتولید و آمادهسازی این پروژه تلویزیونی بود. با این حال، در سال ۱۳۶۱ از ادامه همکاری کنار گذاشته شد و فیلمنامهاش هرگز به مرحله ساخت نرسید.

درگذشت
پس از سالها فعالیت و تأثیری که در سینمای ایران گذاشته بود، ناصر تقوایی در صبح روز سهشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ در سن ۸۴ سالگی درگذشت. خبر مرگ او از سوی همسرش مرضیه وفامهر به سرعت در رسانهها منتشر شد و بسیاری از هنرمندان و علاقهمندان سینما به سوگ او نشستند.
آثار ناصر تقوایی

فیلمهای سینمایی
- آرامش در حضور دیگران – ۱۳۴۹
- صادق کرده – ۱۳۵۰
- نفرین – ۱۳۵۲
- ناخدا خورشید – ۱۳۶۵
- ای ایران – ۱۳۶۸
- قصههای کیش (اپیزود کشتی یونانی) – ۱۳۷۷
- کاغذ بیخط – ۱۳۸۰
آثار تلویزیونی
- تاکسیمتر – ۱۳۴۶ (مستند کوتاه)
- داییجان ناپلئون – ۱۳۵۵ (سریال تلویزیونی)

فیلمهای مستند و کوتاه
- نانخورهای بیسواد – ۱۳۴۵
- آرایشگاه آفتاب – ۱۳۴۶
- باد جن – ۱۳۴۷
- نخل – ۱۳۴۸
- پنجشنبه بازار میناب – ۱۳۴۸
- موسیقی جنوب – ۱۳۴۹
- اربعین – ۱۳۴۹
- مشهد قالی – ۱۳۴۹
- رهایی – ۱۳۵۰