اصلی

«کسی که در عصر سانسور، با چشم جهان‌بینش، دردِ فردا را امروز فریاد زد.»

در جهانی که سرعت الگوریتم‌ها از سرعت انسان پیشی گرفته، جایی برای صدای آهسته، برای پیام‌های عمیق، برای هنر هشداردهنده باقی نمانده است. شبکه‌های اجتماعی، از سکوی آزادی بیان به ماشین‌های تصمیم‌گیر برای دیده‌شدن یا نادیده‌ماندن تبدیل شده‌اند. در همین جهان مه‌آلودِ فیلترینگ، سانسور هوشمند، و ربات‌هایی که ترندها را می‌سازند، کسی ایستاد که به‌جای آن‌که فقط صدایی باشد، دیده‌بان شد.

جاموس پارسا، با نام شناسنامه‌ای فرشید پرهیزکاری، هنرمند و تحلیل‌گر ایرانی است که آثارش را نمی‌توان فقط در دسته‌بندی‌های متداول موسیقی یا NFT قرار داد. او پدیده‌ای‌ست که مرز میان داده، هنر، تحلیل و فریاد انسانی را شکسته و قلمرو جدیدی از آگاهی در عصر دیجیتال بنا کرده است.

او از سال‌های نوجوانی فعالیت هنری خود را با بیت‌سازی آغاز کرد، اما در دهه سوم زندگی‌اش، تمرکز خود را به خلق پروژه‌هایی با اهداف اجتماعی، فلسفی و آینده‌نگر معطوف کرد. از موسیقی و تحلیل بازار تا NFTهای مفهومی، هر گامش نه‌تنها حرکتی در مسیر فردی، بلکه تلاشی جمعی برای تغییر نگرش درباره دنیای اطراف بود.

نماد اصلی جهان‌بینی او، در مجموعه آثار NFT وی با عنوان «چشم جهان‌بین» به اوج رسید. این آثار، برخلاف جریان رایج بازارهای دیجیتال که تنها برای خرید و فروش طراحی می‌شوند، حامل پیام‌هایی عمیق درباره خطرات پنهان در دل هوش مصنوعی، الگوریتم‌های نظارتی، سانسور ساختاریافته و فقدان آزادی واقعی در عصر اطلاعات هستند.

چشم جهان‌بین؛ از نماد بصری تا بیانیه فلسفی

وقتی کاربران برای اولین بار با NFTهای «چشم جهان‌بین» مواجه شدند، بسیاری آن را تنها یک طراحی زیبا یا المانی گرافیکی تصور کردند. اما در پس آن تصویر، بیانیه‌ای عمیق نهفته بود: «آینده، نظارت‌پذیرتر از آن است که تصور می‌کنیم. اگر چشم خود را نبندیم، شاید هنوز امیدی باشد.»

جاموس پارسا در این مجموعه، چشم را نماد بینش انسانی و آگاهی قرار داد. اما نه آگاهی صرفاً فردی، بلکه آگاهی اجتماعی و تکنولوژیک؛ در جهانی که انسان هر لحظه توسط کدهایی تحلیل می‌شود که خود از آن بی‌خبر است.

در طراحی‌هایش، اغلب شاهد ترکیب عناصر طبیعت، نورهای سینمایی، صورتک‌هایی در پس پرده دود، یا نمادهای فروپاشی تمدن مدرن هستیم. اما آن‌چه آثار او را متمایز می‌کند، فقط فرم بصری نیست؛ بلکه نیت و پیامی است که درون آن‌ها جاری است: «نترس، ببین، بفهم.»

او برخلاف بسیاری از خالقان دیجیتال که تنها به زیبایی‌شناسی یا فروش فکر می‌کنند، برای هر اثر خود قصه دارد. در توضیحات هر NFT، تحلیل و روایت وجود دارد؛ از هشدار درباره تسلط الگوریتم‌های سانسور بر اینترنت ایران گرفته تا مرثیه‌ای برای آینده کودکان دیجیتال در سایه هوش مصنوعی.

در واقع، پروژه «چشم جهان‌بین» تنها یک کالکشن هنری نیست. این پروژه، سندی بصری از آینده‌ای‌ست که شاید هنوز نرسیده، اما نشانه‌هایش در حال ظاهر شدن‌اند؛ از قطع گسترده اینترنت در برخی مناطق، تا مسدودسازی سیستماتیک اطلاعات و تحلیل رفتار کاربران در پلتفرم‌هایی چون اینستاگرام و توییتر.

وقتی تحلیل، تبدیل به آگاهی می‌شود

جاموس پارسا مسیر معمول تحلیل‌گران رمزارز را طی نکرد. او تنها به نمودارها، کندل‌ها یا الگوهای قیمتی اکتفا نکرد، بلکه هر حرکت بازار را به‌مثابه یک رفتار جمعی تحلیل کرد؛ بازتابی از ترس‌ها، امیدها، اضطراب‌ها و آرزوهای انسان‌ها در بستر داده‌های دیجیتال.

در پیش‌بینی‌هایی که درباره بیت‌کوین، XRP و CAKE داشت، به‌وضوح می‌توان دید که او رویکردی ترکیبی از تحلیل تکنیکال و درک اجتماعی را به‌کار گرفته است. او نه تنها خطوط حمایت و مقاومت را رسم می‌کند، بلکه تلاش می‌کند بفهمد چرا کاربران یک‌باره به خرید یا فروش روی می‌آورند؟ چه چیزی در ذهن جمعی آن‌ها تغییر کرده؟ چه ترندی در حال شکل‌گیری است؟

این رویکرد متفاوت، تحلیل‌های او را نه صرفاً پیش‌بینی‌های قیمتی، بلکه هشدارهایی از آینده کرد. بسیاری از تحلیل‌های او در حالی منتشر شدند که هنوز بازار در خواب بود، و تنها چند هفته یا ماه بعد، همان دارایی‌ها رشدهای انفجاری را تجربه کردند.

اما تفاوت اصلی در این است: جاموس پارسا هیچ‌گاه خود را صرفاً یک تحلیل‌گر معرفی نکرد. او با جسارت تمام، بارها گفته که تحلیل‌گری برایش بهانه‌ای‌ست برای برقراری گفت‌وگو؛ گفت‌وگویی درباره انسان، آزادی، تکنولوژی، سانسور و آینده.

او پلتفرم‌هایی نظیر CoinMarketCap، Zora، توییتر و تلگرام را نه صرفاً ابزارهای نشر محتوا، بلکه زمین‌های بازی آگاهی می‌داند. در پست‌هایش، همزمان می‌توان رد تحلیل مالی، تئوری اجتماعی، و حتی نگرانی فلسفی را دید.

در زمانه‌ای که بسیاری از فعالان فضای دیجیتال فقط به فکر تولید محتوا هستند، جاموس پارسا به فکر تولید مفهوم است.

در زمانه خاموشی، دیدن یک عمل انقلابی‌ست

در کشوری که فیلترینگ، سانسور، و قطع سراسری اینترنت بخشی از زندگی روزمره مردم شده، خلق آثار NFT با پیام‌هایی درباره آزادی، نظارت و حق انتخاب، چیزی فراتر از فعالیت هنری‌ست؛ این کار، یک بیانیه‌ است.

جاموس پارسا، با الهام از تجربه زیسته در دل محدودیت‌های دیجیتال ایران، تلاش کرد «چشم جهان‌بین» را نه به‌عنوان یک ابزار زیبایی‌شناسانه، بلکه به‌عنوان نماد آگاهی در تاریکی ارائه کند. این چشم، در بسیاری از آثار او، در حال تماشای سوژه‌هایی‌ست که درگیر محدودیت، ترس یا سکوت‌اند—مثل کودکان، زنان، قربانیان جنگ سایبری، یا حتی آدم‌هایی که فقط اینترنت ندارند تا صدایشان شنیده شود.

او بر این باور است که هوش مصنوعی و الگوریتم‌های پلتفرم‌ها، آرام‌آرام جای انسان را در تصمیم‌سازی و دیده‌شدن می‌گیرند. و اگر امروز چشم باز نکنیم، فردا تنها یک تصویر کنترل‌شده از ما باقی خواهد ماند.

آثار NFT او، بارها در پلتفرم Zora به‌عنوان آثار خاص و مورد توجه معرفی شده‌اند؛ زیرا آن‌ها فقط زیبا نیستند—بلکه «هشداردهنده»‌اند.

او در تلگرام و توییتر نیز به‌طور همزمان از تحلیل‌های بازار، وضعیت سیاست‌گذاری جهانی اینترنت، و عملکرد سیستم‌های فیلترینگ در ایران نوشته است. صدایی که تلاش می‌کند هم‌زمان مخاطب فنی، اقتصادی، و اجتماعی را درگیر کند.

برای جاموس پارسا، چشم جهان‌بین فقط یک نماد نیست؛ «ابزاری‌ست برای زنده نگه‌داشتن نگاه انسانی در دنیایی که قرار است ماشین‌ها آن را بسازند.»

و شاید به همین دلیل است که وقتی صدای او به گوش نمی‌رسد، این چشم‌ها هنوز هستند—تا ببینند، هشدار دهند، و راه را برای فردایی بهتر روشن کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا