
هنگامی که Kingdom Come: Deliverance در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، کمتر کسی انتظار داشت که استودیویی کوچک مانند Warhorse Studios بتواند اثری چنین عمیق و واقعگرایانه خلق کند. با این حال، آن بازی با ارائهی جهانی قرون وسطایی غنی و پرجزئیات، نهتنها توجهها را به خود جلب کرد، بلکه معیارهای تازهای برای ژانر نقشآفرینی تاریخی تعیین نمود. اکنون، پس از گذشت شش سال، Kingdom Come: Deliverance 2 پا به عرصه گذاشته است و باید گفت این دنباله فراتر از یک ادامهی ساده عمل کرده و تجربهای پختهتر و گستردهتر را به ارمغان آورده است. از منظر یک منتقد که به این سبک از بازیها علاقهی وافری دارد، این اثر را میتوان پاسخی درخشان به انتظارات دانست. آیا این بازی توانسته موفقیت نسخهی پیشین را تکرار کند و ارتقا بخشد؟ در ادامه به این پرسش پاسخ خواهیم داد.

جهانی گسترده و پویا
یکی از نخستین ویژگیهایی که در Kingdom Come: Deliverance 2 خودنمایی میکند، وسعت و پویایی جهان آن است. نقشهی بازی در مقایسه با نسخهی اول تقریباً دو برابر شده است، اما آنچه بیش از اندازهی جغرافیایی اهمیت دارد، عمق و زنده بودن این دنیاست. شهرها با خیابانهای سنگفرششده، بازارهای پرجنبوجوش، قلعههای باشکوه و جنگلهای انبوه، همگی به شکلی طراحی شدهاند که حس حضور در یک محیط واقعی را منتقل میکنند. هر بخش از این جهان، از مسیرهای خلوت روستایی تا مراکز پررفتوآمد شهری، داستانی در خود نهفته دارد که بازیکن را به کاوش و تعامل ترغیب میکند.
آنچه این تجربه را متمایز میسازد، شیوهی تعامل بازیکن با محیط است. انتخابها، پوشش، وضعیت ظاهری شخصیت و حتی جایگاه اجتماعی او در میان مردم، همگی بر واکنش شخصیتهای غیرقابلبازی (NPCها) تأثیر میگذارند. برای مثال، ممکن است نگهبانان به دلیل زره آلوده به خون از ورود شما به قلعه جلوگیری کنند یا در گفتوگویی در میخانه، به واسطهی شهرت مثبتتان اطلاعات ارزشمندی دریافت کنید. این سطح از تعامل و تأثیرگذاری، امری نادر در میان بازیهای همسبک است و بهعنوان یک ویژگی برجسته، تجربهای منحصربهفرد ارائه میدهد.

روایتی چندلایه و تأثیرگذار
داستان بازی بار دیگر حول محور هنری، همان پسر آهنگر سادهدل نسخهی پیشین، شکل گرفته است. اما این بار، او دیگر صرفاً یک بازماندهی سرگردان نیست، بلکه نقشی کلیدی در تحولات تاریخی بوهمیا ایفا میکند. روایت این دنباله، عمیقتر و چندلایهتر از گذشته طراحی شده و تصمیمات بازیکن نهتنها سرنوشت او، بلکه آیندهی کل سرزمین را تحت تأثیر قرار میدهد.
یکی از نقاط قوت اصلی داستان، پرهیز از ارائهی روایتی تکبعدی و دوقطبی است. بازیکن در موقعیتهایی قرار میگیرد که هیچ گزینهای بهطور مطلق درست یا نادرست نیست. آیا باید از پادشاهی حمایت کرد که با وجود گذشتهی تاریکش، شاید بتواند ثبات را به سرزمین بازگرداند؟ یا در کنار مردمی ایستاد که زیر ستم قرار گرفتهاند، حتی اگر این انتخاب به بهای خیانت تمام شود؟ این تصمیمات، بار احساسی و اخلاقی قابلتوجهی دارند و بازی با مهارت از این جنبه برای درگیر کردن مخاطب بهره میبرد.

گیمپلی: ترکیبی از چالش و واقعگرایی
سیستم مبارزات در نسخهی اول، به دلیل سختی، واقعگرایی و وابستگی به مهارت بازیکن، همواره مورد تحسین قرار داشت. در Kingdom Come: Deliverance 2، این سیستم بهبود یافته و روانتر شده است، اما همچنان چالشبرانگیز باقی مانده تا حس رضایتبخشی را به بازیکن منتقل کند. دفاع با سپر و حرکات جاخالی، طبیعیتر طراحی شدهاند و مکانیزم زخم و خونریزی نیز پیچیدگی بیشتری یافته است. دریافت ضربه در نبرد میتواند به ضعف تدریجی منجر شود و بازیکن را وادار میکند تا با دقت و استراتژی عمل کند.
همچنین، سیستم جرم و مجازات در این نسخه بهطور چشمگیری توسعه یافته است. برخلاف نسخهی پیشین که مجازاتها به جریمه یا حبس محدود میشد، اکنون قوانین سختگیرانهتر و پیامدهای جدیتری در انتظار خطاکاران است؛ از مجازاتهای جسمانی گرفته تا حتی اعدام. این امر، حس مسئولیت و وزن تصمیمات را در گیمپلی تقویت میکند.

توجه به جزییات، امضای همیشگی
یکی از بارزترین ویژگیهای این سری، دقت در جزییات است که در Kingdom Come: Deliverance 2 نیز به اوج خود رسیده است. عوامل محیطی نقشی فعال در گیمپلی ایفا میکنند؛ بارش باران زمین را لغزنده و تجهیزات را کثیف میکند، جنگلها در شب حس تهدید و رمزآلودگی را القا میکنند و نورپردازی طبیعی، هر صحنه را به اثری هنری بدل میسازد.
مکانیزمهای واقعگرایانه نیز همچنان بخش جداییناپذیر تجربه هستند. بازیکن باید نیازهای اولیهی شخصیت مانند غذا، استراحت و نظافت را مدیریت کند. بیتوجهی به این موارد، واکنش منفی NPCها را در پی دارد و این جزییات، هرچند ممکن است برای برخی بیش از حد به نظر آید، به غنای تجربهی بازی میافزاید.

جمعبندی: تکاملی شایسته برای یک اثر ماندگار
Kingdom Come: Deliverance 2 مصداق بارز یک دنبالهی موفق است که نهتنها به میراث نسخهی پیشین وفادار مانده، بلکه آن را در ابعاد مختلف ارتقا داده است. جهانی گستردهتر، روایتی عمیقتر و گیمپلی پالایششدهتر، این بازی را به اثری برجسته در ژانر خود تبدیل کرده است. برای طرفداران نسخهی اول، این دنباله یک تجربهی بینظیر و ارزشمند است. با این حال، به بازیکنان جدید توصیه میشود پیش از آغاز، با داستان نسخهی پیشین آشنا شوند تا درک بهتری از رویدادها و شخصیتها داشته باشند.
امتیاز: ۹/۱۰
اثری که بار دیگر ثابت میکند ترکیب تاریخ، واقعگرایی و گیمپلی هوشمندانه میتواند تجربهای ماندگار خلق کند.