غزال زیاری: بررسی سوابق فسیلی، اطلاعات تازه و جذابی درباره انسانتباران (Hominini) در اختیار دانشمندان قرار داده است که نشان میدهد دانش انسانتباران ، حدود ۶۰۰ هزار سال قبل افزایش ناگهانی و چشمگیری داشته است. همین کشف به ما کمک میکند تا دریابیم که انسانهای مدرن و اجداد ما، چطور به مهارتهای لازم برای سازگاری با محیطهای جدید دستیافتهاند.
انسانتباران (Hominini)، تمام گونههای موجود یا منقرضشدهای هستند که در مقایسه با شامپانزههای امروزی، به انسان امروزی نزدیکترند. به اعضای این تبار، دودمان انسان هم گفته میشود.
«جاناتان پیج» انسانشناس دانشگاه میسوری و «چارلز پررو» انسانشناس دانشگاه آریزونا دراینباره گفتهاند: «این بازه زمانی بهمراتب قبلتر از واگرایی انسانهای نئاندرتال و انسانهای مدرن (هومو سپینس، انسان خردمند) اتفاق افتاده است و احتمالش هست که ویژگی مشترکی بین ما و نئاندرتالها باشد که از صدها هزار سال قبلتر بر جا مانده است.»
بررسی و آنالیز ابزارهای سنگی
محققان با تجزیهوتحلیل تکنیکهای ساخت ابزارهای سنگی در طول ۳٫۳ میلیون سال فرگشت انسانتباران، ۶۲ توالی ابزارسازی را به ترتیب پیچیدگیشان برای ابزارهایی که در ۵۷ سایت باستانی مختلف یافت شده است، رتبهبندی کردهاند. قدیمیترین ابزارهای یافت شده مربوط به قاره آفریقا است و پژوهشگران علاوه بر آنها، ابزارهایی باستانی از اوراسیا، گرینلند، ساهول (قارهای پیشاتاریخی در نزدیکی استرالیای فعلی)، اقیانوسیه و قاره آمریکا را نیز در تجزیهوتحلیلهایشان قراردادند.
پیج و پررو متوجه شدند که در توالی ساخت ابزارهای سنگی تا ۱٫۸ میلیون سال پیش، ۲ تا ۴ مرحله وجود داشت؛ در طول ۱٫۲ میلیون سال بعد از آن، پیچیدگی ابزارها افزایش یافت و آنها در ۷ مرحله ساخته میشدند؛ اما حدود ششصد هزار سال پیش، اجداد ما این روند پیشرفت را به سطح کاملاً جدیدی رساندند.
حدود ۶۰۰هزار سال پیش، پیچیدگی ابزارها به ۱۸ مرحله رویهای رسید (یعنی ابزارها طی ۱۸ مرحله کار مختلف ساخته میشدند). پیج و پررو بر این باورند که چنین پیشرفت بزرگی درزمینهٔ تکنولوژی، متکی به دانشی است که از نسلهای قبلی به آنها منتقل شده بود (فرهنگ انباشته) و به همین ترتیب در نسلهای بعدی، پیچیدگی ابزارها بهسرعت افزایش یافت.
فرهنگ انباشته چیست؟
پیج و پررو دراینباره گفتهاند: «فرهنگ انباشته، انباشت اصلاحات، نوآوریها و بهبودها در طول نسلها از طریق یادگیری اجتماعی است. پیشرفتها، اصلاحات و خطاها در طول نسلها باعث ایجاد فناوریها و دانش، فراتر ازآن چیزی میشود که هر فرد میتواند مستقل و بهتنهایی در طول زندگیاش اختراع کند. وقتی کودکی فرهنگ نسل والدینش را به ارث میبرد، درواقع نتیجه هزاران سال خطا و آزمایش را به ارث برده است.»
فرهنگ انباشته از بسیاری جهات برای جامعه مفید است و با اتکا به نسلها آزمایش و خطا، شانس حل مشکلات را افزایش میدهد؛ دقیقاً چیزی مثل فرگشت از طریق جهشهای تصادفی و انتخاب طبیعی. درعینحال به افراد این امکان را میدهد تا بدون نیاز به درک کامل همه جنبههای توسعه خود، از فناوریها استفاده کرده و آنها را بهپیش ببرند و راه را برای بهرهگیری از دانشی روزافزون و سازگار باز میکند. با رشد این دانش جمعی و رفتارهای مرتبط، ژنهایی نیز که بر یادگیری تأثیر میگذارند، ممکن است گلچین شوند.
پیج و پررو توضیح میدهند: «محصولات این فرآیند فرگشت همزمان فرهنگ ژنی، ممکن است شامل افزایش اندازه نسبی مغز، زندگی طولانیتر و دیگر ویژگیهای اصلی زیربنای منحصربهفرد بودن انسان باشد.»
یافتههای این تیم، از حضور فرهنگ انباشته در اوایل دوران پلیستوسن میانه (چیبانین) خبر میدهد ولی این احتمال وجود دارد که این نوع هوش فرهنگی، حتی زودتر از اینها در تاریخ فرگشتی (تکاملی) ما به وجود آمده و به هر ترتیب، حفظ شده باشد.
پیج و پررو دراینباره میگویند:« این احتمال وجود دارد که انسان تباران (Hominini) برای ایجاد رفتارهای پیچیده اجتماعی، جستوجوی علوفه و رفتارهای تکنولوژیکی که ازنظر باستانشناسی نامرئیاند، به فرهنگ انباشته تکیه کرده باشند.»
صرفنظر از فناوری دقیق یا زمان، اتکا به فرهنگ انباشته ممکن است نیروی گزینشی قدرتمندی را ایجاد کرده باشد که بسیاری از ویژگیهای منحصربهفرد بشریت را شکل داده است.
منبع: sciencealert
۵۴۳۲۱